سختی هم داشتن. البته میگن بعضی دانشگاهها کنار میان و میشه با مدارک موقت و ریزنمره ازشون پذیرش
گرفت.
چون ددلاین دانشگاهها برای اپلای کردن برای ترم پاییز معمولا توی ژانویه و فوریه هستن، شما از شهریور که
ترمهاشون شروع میشه باید شروع کنید به ایمیل زدن که تا اخر ترم یک یا چند جواب مثبت گرفته باشید و بعد
از عید که نامه پذیرش اومد برید دنبال کارای اداری مثل ازاد کردن مدرک دانشگاه دولتی یا گرفتن معافیت
تحصیلی و شروع روند گرفتن ویزا.
تجربه اسکایپ:
من در کل از ۷ تا استاد جواب مثبت گرفتم و براشون اپلای کردم که فقط دوتاشون به گرفتن نامه پذیرش منجر
شد. دوتا از اساتید با من قرار اسکایپ گذاشتن:
استاد اول از دانشگاه وایکاتو نیوزلند که چون قرار اسکایپم ۱:۳۰ بامداد روز اول فروردین بود و من به شدت خسته
بودم چون کل روز توی سفر بودم، نتیجه جالبی دربرنداشت. این استاد سال اولی بود که استاد شده بود و چون
هنوز پروژه ای نداشت و به تبع پولی هم برای بورسیه کردن نداشت گفت باید برای بورسیه دانشگاه اقدام کنم.
قرار اسکایپ راس ساعت تقریبا شروع شد و خودش و یه خانم مسن که بیشتر اون از من سوال میپرسید شرکت
کردن. سوالهایی که پرسیدن بیشتر از پروژه پایانامم بود. سوالهای تخصصی میپرسید ریز به ریز. در اخر پرسیدن
میتونی سلف فاندد باشی؟ گفتم نه چون پولشو ندارم ولی خیلی دوست دارم پوزیشنتونو به من بدید. گفتن شما
اگه اومدی اینجا باید حتما کورس زبان بگذرونی چون از خستگی و اینکه چند مدتی بود دیگه ایمیل نزده بودم و
زبان کار نکرده بودم، زبانم بدجور افت کرده بود. در اخر هم یه ایمیل دادن که به چند دلیل ریجکت شدم و علاوه
بر اون واسه فاند هم که اپلای کرده بودم ریجکت شدم. در کل تجربیاتی که توی گروه از اسکایپ گذاشتن بچه ها
خیلی مفید بود و حتما حتما اونارو بخونید که ریزتر توضیح دادن واسه اسکایپ چطور خودتونو اماده کنید .
اسکایپ دوم از دانشگاه شربروک کانادا:
من موضوع پایانامم الهام گرفته از روی پروژه ها و مقالات یه استاد ایرانی توی امریکا بود و اولین ایمیلی که زدم
برای گرفتن پذیرش، به همین شخص بود. بعد از چند ماه بهم جواب داد که بیا باهم اسکایپ داشته باشیم و من
کلی خوشحال شدم. توی اسکایپ ازش پرسیدم چرا تاحالا جوابمو ندادی، گفتش که استادی فلانی از دانشگاه
شربروک ایمیل شما رو برای من فرستاده و قرار شده با شما مصاحبه داشته باشیم تا در صورت مناسب دیدن شما،
شما به صورت رسمی دانشجوی اون دانشگاه باشید و استاد راهنماتون ایشون باشن ولی شما پروژتون رو با من
پیش میبرید و من استاد راهنمای دوم محسوب میشم. پروژه از طرف ماست و چون دانشگاه شربروک تجهیزات
کاملی داره، طبق مشارکتهای تحقیقاتی دو دانشگاه، شما باید در دانشگاه شربروک ثبت نام کنید. من بعد از چند
بار ریمایندر به استاد کانادایی از طرف استاد امریکایی جواب گرفتم و این نشون میده ریمایندر چقدر مهمه. چون
کسی که اصلا فکرشو نمیکردم باعث شده بود اون استادی که از اول دوست داشتم باهاش کار کنم جوابمو بده.
بااینکه من سرچ کرده بودم استادارو ولی اکثرشونو فقط دیگه ایمیلشونو برمیداشتم و دیگه اسکالرشونو چک
نمیکردم. بعد از این قضیه رفتم ببینم اون استاد کاناداییه کدوم بود که ایمیل منو فوروارد کرده برای این و دیدم
که چه استاد سطح بالاییه. استاد تمام بود و من خیلی سوپرایز شدم که چطور این همه مسایل دست به دست هم
داده تا همونی که اول میخاستم بهم ایمیل داده بیا اسکایپ کنیم. یجورایی شانس بهم رو کرده بود. یک هفته بعد
از ایمیل این استاد قرار اسکایپمون شد که دیگه دل تو دلم نبود و کلی استرس داشتم ولی بعد که اسکایپ شروع
شد دیدم استرسم خوابید و سعی کردم با اعتماد به نفس جواب سوالا رو بدم. اول قرار بود استاد دانشگاه شربروک
هم بیاد توی اسکایپ که بعد از کلی انتظار نیومد و فقط همین استاد امریکایی با من مصاحبه کرد. از جزییات
پروژم پرسید و توضیحاتی راجبه پروژه ای که قراره روش کار کنم داد .
دست اخر گفت ما اپلیکیشنارو بررسی میکنیم و بهتون خبر میدیم. اخر شب بهم ایمیل داد که ریزنمراتتم بفرست.
فرداش بهم ایمیل داد که ما اپلیکیشنارو بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که به شما بگیم اپلای کنید ولی
این به منزله پذیرش قطعی نیست ولی ما فقط به کاندیداهایی که قوی باشن میگیم که اپلای کنید. ۲ ماه بعدشم
نامه پذیرشم اومد. قرار شد که فاندم از طرف استاد کانادایی باشه و وقتی دو سه بار ایمیل زدم که مبلغشو بپرسم
)برای ویزا مورد نیازه( طرف لج کردو گفت به شما پولی تعلق نمیگیره. کلا حواستون باشه سر پول خیلی احتیاط
کنید یه موقع به این مشکل نخورید. یه طوری نشه که استاد فکر کنه واسه پول میخاین درس بخونین. بعد از یک
هفته بالا پایین رفتنو با استاد امریکایی صحبت کردن، قرار شد به استاد کانادایی زنگ بزنم. زنگ زدم گفت بهم
برخورد که حرف از پول زدی! منم خودمو مشتاق نشون دادم که حتما این پوزیشنو میخامو خیلی برام مهمه ولی
پولشو ندارم که با هزینه شخصی بیام. چند تا سوال راجبه رزومم پرسید و راجبه پایانامم دست اخر قبول کرد و
یه نامه برام فرستاد که مبلغ فاند و عنوان پروژم توش نوشته شده بود .
پذیرشم از دانشگاه یانگزتاون:
اولین استادی که بهم چراغ سبز نشون داد از این دانشگاه بود و پروژه های خیلی خوب و به روزی داشت. پذیرش
این دانشگاه چون پروژه ای که قرار بود روش کار کنم بین رشته ای بود )عمران و مواد(، به صورت کاندیشنال بود
و باید سال اول نمرات خوبی میگرفتم تا بتونم ادامه بدم. فقط مشکل اینجا بود که استاده پولهایی که داشت رو
فقط میتونست به سیتیزنهای امریکایی بده نه به دانشجوهای اینترنشنال. برای همین گفت باید برای بورسیه های
دپارتمان اپلای کنم. منم اپلای کردم ولی چون تغییر رشته محسوب میشدم و پذیرشم کاندیشنال بود رفتم جز
رزرو لیست و در اخر فاندی بهم تعلق نگرفت. این استادش به شدت خوش برخورد بود و ایمیلهامو همیشه جواب
میداد و حتی پشت سر هم تا یکساعت مینشست بعضی روزا جواب سوالای منو میداد. چندماهی همینطور مداوم
منو راهنمایی کرد که بتونم پذیرش با فاند بگیرم که اخر نشد.
:: موضوعات مرتبط:
ielts ,
,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
:: ادامه مطلب ...